سری 1 اس ام اس ها

چشمم گفتم برات اشکی نریزه ، دلم گفت: ببار خاطرش خیلی عزیزه

سبدی هست در اندیشه ی من
که پر از گل بدهم هدیه به تو
غافل از آنکه تو خود ناب تری
یک جهان گل بخورد غبطه ی تو

دنیا رو خیلی کوچیک می بینم که بخوام بگم "یه دنیا دوستت دارم"

زندگی چیدن سیبی است باید چید و رفت ، زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت
زندگی رودی استجاری هرکه آمد شادمان کوزه ای پر کرد و رفت. قاصدک ، این کولی خانه به دوش روزگار، کوچه گردی های خود را زندگی نامید و رفت

گاهی گمان نمی کنی ولی می شود
گاهی نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است ؟!

چشمان خیسم را بر لب پنجره انتظارت پهن کردم تا نسیم دیدار تو خشکشان کند

روزی از لپ یار ربودم بوسی
گفت که هم بی ادبی هم لوسی
گفتم گناهم چیست که کردم بوسی
گفت لبو ول کردی لپو میبوسی ؟!!

به حرمت خاطرمون ، به دوری فاصلمون ، به پاکی رابطمون ، دلتنگتم ای مهربون


یک کاسه شراب باشد میان من و تو
تو از لب کاسه بنوشی من از لب تو


به ستاره ها خواهم گفت تا آن زمان که سحر می دمد بر جاده های شبت بتابند تا مسیر آرزوهایت بی نور نماند...


خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است
پیدا نکنم همدل ، دلها همه از سنگ است
گویا که در این وادی ، از عشق نشانی نیست
گر هست عاشق ، آلوده به صد رنگ است

ای از عشق پاک من همیشه مست
من تو را آسان نیاوردم به دست
بارها این کودک احساس من
زیر باران های اشک من نشست
من تو را آسان نیاوردم به دست



شکسپیر :
عشق غالبا یک نوع عذاب است
اما محروم بودن از آن مرگ است

در زندگی زخمهاییست که روح انسان را در انزوا آهسته می خورد و میتراشد

الهی...!

چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم ؟!